راهکارهایی برای ایجاد انگیزه و غلبه بر تنبلی
در قدم اول بیاید انگیزه رو تعریف کنیم.
انگیزه هر عاملیه که باعث میشه ما کاری رو انجام بدیم. انگیزه دو نوع کلی داره.
انگیزه ی بیرونی، و انگیزه درونی.
انگیزه بیرونی همونطور که از اسمش پیداست از بیرون میاد، یعنی از آدمهای اطرافمون مثل خانواده، دوستامون و یا معلممون. نقش معلم توی این انگیزه خیلی مهمه، معلمی که کلاسش حوصله سر بر نیست، قابل اعتماده، بار علمی و سابقه ی تدریس خوبی داره، خودش در حال رشده و سعی میکنه به روز باشه قطعا میتونه انگیزه دهنده ی خوبی باشه. پس وقتی که میخواید شروع کنید اول خوب معلمتون رو بشناسید و بعد بهش اعتماد کنید.
اما نوع دوم انگیزه که انگیزه ی درونیه خیلی مهمتر، موثرتر، طولانی مدت تر و قوی تره. خب این انگیزه از کجا میاد؟ از درون خودمون. میتونه یه هدف باشه مثل پذیرش گرفتن، عشق بی دلیل به زبان و در قشنگترین حالت میتونه علاقه به خودِ یادگیری باشه. ما وقتی چیزی رو یاد می گیریم و خودمون رو توش قدرتمند میبینیم دلمون میخواد باز از اون کار انجام بدیم، انگار که سوخت گیری می کنیم. اینجا باز نقش معلم پررنگ میشه، چون معلمی که کمکمون می کنه بهتر یاد بگیریم درواقع به انگیزه مون سوخت رسانی می کنه. اما معلم همیشه با ما نیست و توی لحظه لحظه مون حضور نداره، وقتی تنهاییم باید یاد بگیریم که خودمون به خودمون انگیزه بدیم.
در ادامه چند تا نکته رو براتون نوشتم که به خود من همیشه کمک کردن انگیزه ام رو بالا نگه دارم:
-
اول اینکه هیچ وقتِ هیچ وقت به خودتون نگید من یاد نمیگیرم! بگید "الان وقتش نیست." "الان خسته ام."الان گرسنه ام." اگر موضوعی هست که یادش نمی گیرید یه استراحت به خودتون بدید، جایی که هستید رو عوض کنید، یه دور بزنید، چیزی بخورید، یه کار دیگه بکنید و باز برگردید سراغش. باز تلاش کنید. روشتون رو عوض کنید، هر کاری که فکر میکنید لازمه بکنید ولی هرگز به توانایی خودتون توی یادگیری زبان شک نکنید. من همیشه میگم همه میتونن زبان یاد بگیرن، فقط کافیه روش یادگیریتون رو بدونید.
-
هدف داشته باشید (منطقی و قابل دستیابی) و وقتی به اون هدف میرسید به خودتون جایزه بدید. هیچ وقت کار خودتون رو بی ارزش نکنید. یه ارزیابی بکنید ببینید چقدر از خودتون انتقاد و چقدر خودتون رو تشویق می کنید.
-
ضمن تایید نکته قبلی اینو بگم که با خودتون یه مهربون بی رحم باشید. نکته سنج باشید. مهربونی زیادی و دلسوزی بی منطق کارتون رو خراب می کنه. مثلا اگر برنامه ریزی می کنید که ساعت 5 تمرین تلفظ کنید و یکهو ساعت 4و نیم دوستتون بهتون زنگ میزنه دو ساعت باهاش پای تلفن نشینید. دیسیپلین داشته باشید. و وقتی به برنامه تون عمل میکنید به خودتون و اهمیتی که به خودتون میدید افتخار کنید.
-
به درسی که می خونید احترام بذارید. به کتابتون، وسایل یادگیریتون، مثل خودکارها و هایلایترها. وسط اتاق رهاشون نکنید. یه محیط درس خوندن منظم خودبخود باعث نظم روانی هم میشه.
-
در عین اینکه مواظب کتاب و دفترهاتون هستید در استفاده ازشون صرفه جویی نکنید. هرچی که بیشتر ورقشون بزنید و توشون بیشتر یادداشت کنید باهاشون احساس صمیمیت و دوستی بیشتری می کنید. همه مون یه لباسهایی داریم که انقدر پوشیدیمشون داغون شدن ولی دلمون نمیاد بندازیمشون دور. سر کتاب و دفتر زبانتون هم همین بلا رو بیارید.
-
از انجام دادن و شکست خوردن نترسید. قبل از انجام هر کار لذت بخشی همیشه ترس از شکست هست و گاهی برای انکار این ترس شروع می کنیم به بهانه تراشیهای بی دلیل. حواستون باشه وقتی بهانه ها به سراغتون میان مچشون رو بگیرید.
-
قانون 20 ثانیه. همه ی ما گاهی یکهویی دلمون میخواد یه کاری رو انجام بدیم، مثلا از خواب عصر بیدار میشیم و یه میل ناگهانی به خوندن زبان پیدا میکنیم، به انجام دادن تکالیفمون. اما به جای اینکه بلند شیم و کتاب و دفترمون رو باز کنیم، گوشی موبایلمون رو برمیداریم و خب همه میدونیم بعدش چی میشه. اینستاگرام رو باز می کنیم و عکسهای دوستامون رو میبینیم و به کل فضامون عوض میشه. حالا میخوام بهتون بگم که اون میل اولیه فقط 20 ثانیه طول میکشه و اگر توی همون مدت کوتاه یه کاری بکنیم بردیم ولی اگر تنبلی کنیم هیچی نمیشه. حالا ما برای اینکه سریع تر بلند شیم و حتی به ذهنمون فرصت فکر کردن به تمام دلایلی که مانع درس خوندنمون میشن رو ندیم، کوتاهترش میکنیم و از ۵ تا ۱ رو برعکس میشماریم و با شماره ی یک از جامون بلند میشیم و میریم سراغ کتاب و دفترمون.
-
بیرون برید. اگر توی خونه تون سروصدا هست، عوامل پرت کننده حواس مثل تلویزیون هست و یا هر چیز دیگه ای، مجبور نیستید اونجا بمونید. برید بیرون از خونه (کتابخونه، کافه، پارک، یا حتی پشت بوم خونه تون، اصلا ممکنه یه اتاق گرم و کلافه کننده باشه و لازم باشه فقط پاشید و برید یه اتاق دیگه) عوض کردن فضای فیزیکی باعث تغییر فضای روحی و ذهنی هم میشه.
-
موسیقی انگیزشی به انگلیسی گوش بدید. سعی کنید چند تا آهنگ انگیزشی که خوشتون میاد رو خوب یاد بگیرید و خوندن باهاش رو تمرین کنید و هر وقت که احساس میکنید بی دلیل برای زبان خوندن کسل هستید بهشون گوش بدید.
-
زمان بندی کنید. اگر فکر انجام دادن یک عالمه تکلیف توی ذهنتون سنگینی میکنه برای خودتون زمان بذارید که 30 دقیقه درس بخونید و 15 دقیقه هر کاری دلتون خواست بکنید. باز بعد از 15 دقیقه برگردید سر زبان و 30 دقیقه ی بعدی. به هر حال برداشتن یه قدم کوچیک بهتر از هیچ کاری نکردنه.
امیدوارم با به کار گرفتن این موارد تجربه ی لذتبخشی از زبان خوندن داشته باشید و هر روز نسبت به روز قبل پیشرفت بیشتری بکنید.